کوچینگ چیست؟
حتماً برای شما هم پیش آمده که تصمیم گرفتید تا یک مهارت جدیدی را یاد بگیرید ولی پس از گذشت زمان آن را کنار گذاشتید.
و یا با وجود اینکه میدانید چه کاری را بیش از اندازه دوست دارید اما به سراغ آن نمیروید و در مسائل روزانه غرقشدهاید.
کوچینگ فرایندی است که خواستهها و اهداف را از درون افراد و از زیر انبوهی از خواستهها و نیازهایی که واقعی نیستند بیرون میکشد.
کوچ یا coach با استفاده از سؤالاتی که بر خواسته از نیازها و درونیات افراد مختلف است هدف و مقصد نهایی را
روشن و واضح مشخص میکند و در طی گفتگو راههای رسیدن به آن هدف و خواسته را نشان میدهد.
چه چیزی نیست؟
کوچینک با موضوعاتی مانند مشاوره، منتورینگ، روانشناسی و درمانگری کاملاً متفاوت است و هرکدام از زمینههای خاص خود برخوردار هستند.
مشاوره
مشاور کسی است که در زمینهای خاص دارای تجربه و تبحر است و میتوان از آنها برای انجام کاری، نظر مشورتی گرفت.
بهعنوان مثال اگر پزشکی به شما بگوید که لازم است عمل جراحی بر روی شما انجام شود
شما میتوانید مدارک خود را پیش چند پزشک دیگر برده و از آنها نظر مشورتی بگیرید.
ممکن است هرکدام از آنها به دلیل تجربه کاری خود نظرهای متفاوتی را به شما بدهند.
مثلاً یکی میگوید که نیازی به اتاق عمل و بیهوشی نیست و میتوان با یک عمل سرپایی آن مورد را برطرف کرد.
و دیگری بگوید که اصلاً نیازی به عمل نیست و با دارو میتوان این بیماری را از بین برد.
شما پس از گرفتن نظر مشورتی از سایر پزشکها تصمیم میگیرید که به عمل جراحی تن بدهید یا نه.
منتورینگ
بهترین لغت در برابر کلمه منتور « راهبلد» است.
در اصل متنور راهبلدی است که خودش قبلاً مسیری را طی کرده و الان به شما کمک میکند تا شما نیز این مسیر را طی کنید.
مانند راهنمای کوهنوردی که خودش بارها و بارها قله را فتح کرده و الان ما را راهنمایی میکند که با کمترین خطر و ریسک قله را فتح کنیم.
در طول مسیر بهترین و راحتترین مسیر را انتخاب میکند و از ما دعوت میکند که دنبال وی حرکت کنیم
حتی در برخی موارد میخواهد که پای خود را جای پای او بگذاریم که مبادا برف چالهای را پر کرده باشد و برای ما خطر آفرین شود.
تفاوت روشها |
کوچینگ | منتورینگ | مشاوره |
سؤال |
چطور؟ |
چی؟ |
چرا؟ |
تمرکز | زمان حال | زمان آینده |
زمان گذشته |
هدف | افزایش مهارتها |
توسعه و تعهد به یادگیری اهداف |
غلبه بر موانع ذهنی |
موضوع | افزایش صلاحیت | ایجاد فرصتهای بهتر |
ساختن خودآگاهی |
Clutterbuck, D. & Schneider, S. (1998)
انواع کوچ زمینههای کوچینگ
کوچینگ مانند هر رشتهای گرایشهای متفاوتی دارد که هر کوچ به صورت تخصصی به موضوعی خاص میپردازد.
این گرایشها شامل:
- کوچ زندگی ( Life Coaching )
- کوچ کسبوکار ( Business Coaching )
- کوچ شغلی (Career Coaching )
- کوچ کارآفرینی ( Entrepreneurship Coaching)
- کوچ اجرایی ( Executive Coaching)
- کوچ خانوادگی ( Family Coaching)
- کوچ بهداشت و تناسباندام ( Health and Fitness Coaching)
- کوچ رهبری ( Leadership Coaching)
- کوچ پولی و مالی ( Money and Finance Coaching)
- کوچ عملکرد ( Performance Coaching)
- کوچ ارتباطی ( Relationship Coaching)
- کوچ بازنشستگی ( Retirement Coaching)
- کوچ تیمی ( Team Coaching)
چرا باید یک کوچ داشته باشم؟
داشتن کوچ کمک میکند تا با ارزیابی های پیاپی بتوان از مسائل و مشکلاتی که با آنها دستبهگریبان هستیم، عملکردی مطلوب داشته باشیم.
این افزایش عملکرد در حوزههای مختلف زیر اتفاق میافتد.
- افزایش کارایی فردی
- ارتقاء مدیریت کارها
- تنظیم و مدیریت زمان
- افزایش عملکرد تیمی
- افزایش اعتمادبهنفس در مواجهه با چالشها
- بهبود روابط کاری و خانوادگی
- ایجاد تعادل در زندگی کاری و خانوادگی
یک کوچ دقیقاً چهکار میکند؟
کاری که یک کوچ انجام میدهد ارزیابی پیاپی اقدامهای صورت گرفته در یک محیطی امن و مطمئن برای مراجعه کننده است.
فضایی که مراجعه کننده بتواند حرفهایی که شاید خودش به آنها اهمیت نداده، مطرح کند تا مشکلات راحتتر مورد بررسی قرار بگیرد.
موضوعی که اهمیت دارد این است که مشکل برای مراجعه کننده است و کوچ به وی کمک میکند تا زوایایی از مشکلات را مورد توجه قرار دهد که مراجعه کننده به آنها توجه نکرده است.
بهعبارتدیگر با قرار دادن آیینهای در مقابل عملکرد و اقدامهای صورت گرفته، میزان کارایی آنها بررسی میشود.
در طول جلسات کوچینگ تمرکز اصلی علاوه بر اهداف و خواستههای مراجعه کننده بر توانمدی های وی نیزتوجه می شود.
و پس از آن کوچ کمک میکند تا با ارزیابیهای پیاپی اقدامهای مؤثر و راههایی که مراجعه کننده را به اهداف و خواستههای خود میرساند انتخاب شوند.
نکته بسیار مهم در کوچینگ این است که کوچ قرار نیست که برای مراجع نسخهای بپیچد
و راهحلهای از قبل تعیین شدهای را به وی بگوید
چراکه فردی که به کوچ مراجعه میکند کاملاً توانمند و بهترین متخصص در حل مشکلات خودش هست
فقط به دلیل اینکه در انبوهی از مسائل خود غرق شده، دید درست و کاملی برای حل آن ندارد.
پس کوچ با گوش کردن به خواستهها ( جایی که مراجع هست) و اهداف ( جایی که مراجع میخواهد باشد) کمک میکند
تا اقدامهای مؤثر و دقیق شناسایی شده و با ارزیابیهای پیاپی هزینههای رسیدن به اهداف را کاهش دهد.